English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (532 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
glide U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
covered U گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
disengaging U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengage U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengages U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
scrambled U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
cross stroke U فشار روی پا برای ازدیادسرعت یا چرخش
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
counter riposte U حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
action on the blade U تماس با شمشیر حریف
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double touch U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
compound parry U دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
binds U کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
bind U کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
change of engagement U وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
in line U شمشیر در وضع حمله
orbital injection U دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
charactristics U مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
opposition U حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
quarterback sneak U حمله بازیگر بالا با دویدن بجلو پس از گرفتن توپ
attack U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
offsetting U حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offset U حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
boilerplating U قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی
clicks U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
click U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
thrust U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
clicked U صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
charge U حمله به حریف
charges U حمله به حریف
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
assault U حمله بدنی به حریف
assaulted U حمله بدنی به حریف
assaults U حمله بدنی به حریف
parried U دفع کردن حمله حریف
parry U دفع کردن حمله حریف
parrying U دفع کردن حمله حریف
bootleg U نوعی حمله با فریفتن حریف
parries U دفع کردن حمله حریف
deropement U مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
audible U تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
stop hit U ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
tackling U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackles U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackled U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackle U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
armlock U گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
pressure breathing U تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
to run for the bus U برای گرفتن اتوبوس دویدن
triple option U بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
touch football U نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
back-up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
back up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
drag bunt U ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
so as to quiet him U برای ارام کردن او
ivory tower U محل ارام برای تفکر
ivory towers U محل ارام برای تفکر
run-up [start-up] U نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
counter disengagement U حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
curl U پاس با جلو دویدن و سپس تغییر مسیر دادن
triple threat U بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
curls U پاس با جلو دویدن و سپس تغییر مسیر دادن
curled U پاس با جلو دویدن و سپس تغییر مسیر دادن
shivered U فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivering U فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shiver U فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
great go U امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
all the way U اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
greats U امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
tucks U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tuck U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucking U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
solace U ارام کردن تسلی دادن
quiet U ارام کردن تسکین دادن
quietest U ارام کردن تسکین دادن
smoothed U ارام کردن تسکین دادن
smooths U ارام کردن تسکین دادن
pacify U ارام کردن تسکین دادن
smoothest U ارام کردن تسکین دادن
pacifies U ارام کردن تسکین دادن
pacified U ارام کردن تسکین دادن
pacifying U ارام کردن تسکین دادن
becalms U ارام کردن تسلی دادن
becalming U ارام کردن تسلی دادن
becalmed U ارام کردن تسلی دادن
becalm U ارام کردن تسلی دادن
smooth U ارام کردن تسکین دادن
to jink [colloquial] [British English] U در دویدن [راه رفتن] [رانندگی کردن] ناگهان مسیر را تغییر دادن
pillow U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
pillows U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
decompression table U جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
deke U گول زدن حریف برای تغییرمحل
direct free kick U مکث مهاجم برای فریفتن حریف
pirouette U بارفیکس
pirouettes U بارفیکس
horizontal bar U بارفیکس
chinning U بارفیکس
jink U فریب دادن حریف
deceiving U فریب دادن حریف
deceives U فریب دادن حریف
deceive U فریب دادن حریف
outroll U شکست دادن حریف
deceived U فریب دادن حریف
shut down U شکست دادن حریف
facing distance U مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
flea flicker U پاس اشفته برای گیج کردن حریف
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
flying machine U بارفیکس متحرک
decompress U ارام ارام بالا امدن با مکثهای موقت
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
toe pick U تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
toe rake U تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
angle block U سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
basket hanger U بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
dummies U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
dummy U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
attack on preparation U شمشیرباز اماده برای حمله
to hang on the rear U برای حمله دنبال کردن
match U وصلت دادن حریف کسی بودن
matches U وصلت دادن حریف کسی بودن
hole job U شکست دادن حریف با شروع بهتر
hole shot U شکست دادن حریف با شروع بهتر
wipe out U شکست دادن حریف با امتیاز زیاد
hecht dismount U پرش بروشه از بارفیکس
yards U میله وصل به دکل برای بادبان
yard U میله وصل به دکل برای بادبان
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
stunts U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
stunting U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunt U حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
jiujitsu U مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
jiujutsu U مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
jujitsu U مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
quasi smooth flow U جریان نیمه ارام یا شبه ارام
razzia U حمله برای غارت وبرده گیری
ambushing U مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushes U مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushed U مخفی گاه سربازان برای حمله
ambush U مخفی گاه سربازان برای حمله
face dodge U گول زدن حریف با تظاهر به پاس دادن
headmen U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
headman U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
chimney-crane U [میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
offense U توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
appeal play U تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
slot U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
to square up U خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
slotting U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slots U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
inveighing U مورد حمله قرار دادن
go for U مورد حمله قرار دادن
inveighs U مورد حمله قرار دادن
inveighed U مورد حمله قرار دادن
inveigh U مورد حمله قرار دادن
check plot U یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
standstill U در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
skate off U حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
blitzed U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzes U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
balestra U پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
blitzing U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitz U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
telic U نهایی دارای هدف نهایی
underswing U تاب دادن بدن در زیر میله ژیمناستیک
press U فشار دادن
hustling U فشار دادن
hustled U فشار دادن
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com